مدح حضرت عباس علیه السلام
ای آن که ز ادراک تو ایـمـان متـصوّر از پنجۀ لا حـولِ تو... طوفـان متصوّر بـا غـرّش تـان گـشـت قـیـامت مـتـبـادر در عـلـقـمـه دریـای خـروشان متصوّر نـام تـو نـمـوده ست جـهـان را مُـتـرنّـم سـقّـایـی و بـا یـاد تـو بـاران مـتـصـوّر «غیرت» رگ جوشیدۀ در گردن یار است تـنـهـا بـه مـقـام تـو شـود آن مـتـصـوّر دسـتـان تو آیـات بریده ست اباالـفضل! گشته ست چنان سورۀ رحمان متصوّر نـام تـو کــلــیــدِ ادب و روح نـجــابـت در پـرسش تـاریـخ، کـمـا کـان متصوّر در شـرح تو و دست تو عـالـم مـتحـیّـر ایـثــار تـو در یـاد شـهـیـدان مـتـصـوّر مشک و عَلَم و منصبِ سقّایی ات عباس در ذهـن تو فـریـاد عـمـو جان متصوّر بیچاره فراتی که به کامش نرسیده ست هستی تو در آن ذهـن پـریشان متصوّر تو غـرّش پنهـان عـلـی در عَـرَصـاتـی در پنجـۀ ایـمـان تو طـوفـان مـتـصـوّر |